در نشست نقد و بررسی مطرح شد؛
محتوای بازی مرکب ایدئولوژی نظام سرمایه داری است
شاپور بهیان اظهار داشت: دلیل توجه مردم به این سریال بازی مرکب این است که محتوای این اثر همان ایدئولوژی نظام سرمایه داری است که توسط هژمونی رسانه ای آن به مردم القا می شود.
به گزارش وبلاگ آفتاب به نقل از مهر نشست نقد و بررسی سریال کره ای بازی مرکب ظهر روز گذشته چهارشنبه ۲۶ آبان توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با حضور شاپور بهیان عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، محمدرضا جوادی یگانه عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، رضا نجف زاده عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی و با دبیری مصطفی اسدزاده عضو پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به صورت برخط برگزار شد.
در این برنامه هر کدام از کارشناسان به ایراد سخن و نظر در مورد این سریال از منظر سرمایه داری و صنعت سرگرمی پرداختند و ابعاد مختلف آنرا بررسی کردند.
در ابتدای این نشست مصطفی اسدزاده دبیر برنامه و عضو پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اظهار داشت: سریال بازی مرکب سال ۲۰۰۲ ایده اش به سر کارگردان آن زد اما کسی حاضر به همکاری برای ساخت آن نبود و در سال ۲۰۱۸ کمپانی نتفلیکس پذیرفت که آنرا ساخته و منتشر کند. حال باید دید این سریال نقد سرمایه داری است یا پرداختن به صنعت سرگرمی و بها دادن به آن می باشد. بعضی می گویند این اثر ارزش نقد دارد و برخی قائل به نقد آن نیستند و سریال را ضعیف و سطحی می پندارند. باید دید از منظرهای متعدد نقد و نظر روی این سریال چیست.
*هدف ترساندن جامعه از وضعیت پسا سرمایه داری است
محمد رضا جوادی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران اظهار داشت: باید دید چرا اقبال مردم روی این سریال زیاد است، باید از منظر اخلاق اجتماعی و نظریه بازی آنرا بررسی کرد. اقبال جامعه ایرانی در سالهای اخیر به سینمای کره زیاد شده و سینمای کره هم رشد زیادی داشته است. داستان سریال بازی مرکب در مورد قمار است. قمار یعنی بازی بازنده ها و حرص حقیرانه در این رقابت ملاک و مبنای وسوسه است. معمولا همه قمارها و بازی ها برمی گردد به داشت دارایی افراد، اما سریال قمار بر سن جان رخ می دهد و زندگی افراد مورد بازی قرار می گیرد. در بازی مرکب افراد بازنده هستند و هیچ چیز برای از دست دادن ندارند، برای همین جان خویش را برای قمار وسط می گذارند و در این بازی بازنده ها عموماً جامعه و اتحادی شکل نمی گیرد و هر فرد برای بقای خودش می جنگد.
وی افزود: در این سریال اخلاقی وجود ندارد چون اخلاق جایی است که جامعه وجود دارد و ترکیب برنده و بازنده کنار هم است، اما اینجا امکان زیستی وجود ندارد و تنها بقای محدود تعریف شده و شکل گرفته است. در نتیجه ساختار جامعه در این سریال وجود ندارد و فردیت افراد هم خطرناک می شود. از منظر نظریه بازی بخواهیم آنرا بررسی نماییم متوجه می شویم که بازی مرکب مجموعه ای از بازی های قماری و برد و باختی است که تلاش دارد افراد را وسوسه کند برای مشارکت و این را باید اظهار داشت که سبک عرضه این بازی به نظر ضرب الاجل گیم است، یعنی دادن اختیار برای خروج از بازی ولی در واقع اختیاری وجود ندارد و در رده دیکتاتورگیم قرار می گیرد. چون به ظاهر مختارانه وارد شده اند اما بنابه شرایط و جبر حضورشان دیکتاتوری می شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران اضافه کرد: سبک بازی در جزییات، بازی دوراهی زندانی است. یعنی خروج یک نفر از دوراهی و رفتن به مرحله بعد و عملاً یعنی نفع شما در زیان دیگران است. در مراحل اول و دوم مهارت فردی، هوش و شانس ملاک است و در مرحله سوم سبک بازی چیکن گیم یا بازی بزدلانه است. یعنی همکاری تیمی از سر ناچاری برای بقا حتی اگر رضایت به بقای دیگران نباشد. مرحله چهارم منطق می شود رقابت همراه با شانس و تصادف، مهم بازی پنجم است که پل شیشه ای است که تلفیقی از انتقام، محاسبه، شانس، همکاری و رقابت است.
جوادی اظهار داشت: سریال بازی مرکب به رخ کشیدن انحلال جامعه است و فردگرایی برای بقا ضد هم را نمایان می کند و براحتی انسان برای حیات شخصی خود بدون هیچ تقیدی دیوانه وار وارد بازی قمار بازنده برای طمع برد می شود و این نتیجه اش فروپاشی جوامع را به دنبال خواهد داشت. در سریال به وضوح میبینیم یک عده بالا نشین مادام درحال ثروت مند شدن هستند و بازی کن ها که از طبقه متوسط هستند درحال نابودی و رقابت و این خطرناک ترین وضعیت برای جوامع است. یعنی خطر فروپاشی طبقه متوسط که منجر به انهدام کل جوامع بشری خواهد شد. سریال به ما می گوید اگر طبقه بالا نشین و سرمایه داری نباشد و منحل شود کل جامعه و بازی کن ها نابود خواهند شد و لازم به بقا سرمایه داری است تا قمار برندگی بماند. هدف این سریال و امثال آن به جای نقد سرمایه داری در واقع اخطار به جامعه برای وضعیت پسا سرمایه داری است. یعنی اگر سرمایه داران نباشند شما مردم به جان هم خواهید افتاد و نابود خواهید شد.
* فردگرایی به دنبال فروپاشی اجتماعی
در ادامه شاپور بهیان جامعه شناس حوزه هنرو ادبیات عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اظهار داشت: دلیل این که توجه مردم به این سبک کارها زیاد است در واقع باید گفت این همان ایدئولوژی نظام سرمایه داری است که توسط هژمونی رسانه ای آن به مردم القا می شود که اگر بخواهی توفیق، قدرت و ثروت بدست بیاوری باید با فردگرایی و تلاش انحصاری خودت به هر قیمت به آن برسی و حتی اگر شکستی هم خوردی ناشی از ضعف و ناتوانی فردی خودت است و نه سیستم و ساختار و همین ساختار مردم را ترغیب به قمار برای بقا و جنگ قدرت و ثروت می کند و در نهایت جوامع نابود و سرمایه دارها ثروتمندتر و قدرتشان بیشتر می شود.
وی افزود: سرمایه داری با بازی هابزی و داروینی با بازی دادن مردم و رقابت بازنده آنها، هم لذت می برد و هم به ثروت مطلوبه حاصل از آن می رسد. این سریال هم صنعت سرگرمی است و هم نقد سرمایه داری، ولی به نظرم نمی تواد نقد آگاهانه باشد. در این بازی نبرد اجتماعی وجود ندارد و مبارزات فردی و امیال شخصی است و طبقه درخود مانده که درکی از کلیت ندارند صرفا برای وجودیت خویشتن تلاش می کند.
* منطق هابزی در پنهان سازی وجودی سرمایه داری
رضا نجف زاده عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی اظهار داشت: این سریال بخشی از صنعت سرگرمی است. انسان عصر حاضر تمایل بازی محوری دارد و می خواهد که در این میدان بازی کند و بازی دهد. سریال دارد به سریالی شدن چنین زیستی کمک شایانی می کند و شبکه بها دهنده به آن به سادگی دارد جامعه شناسی شرقی را دگرگون و به همه جهان بست می دهد. حامیان سینمای کره تاکید زیادی دارند که فرهنگ و جامعه شناسی سنتی شرقی براحتی تحریف و تبدیل به مهره بازی جهان سرمایه داری شود. و این سینما با قدرت درحال توسعه مفهوم دموکراتیک غربی است. در مقایسه با سایر آثار در این سبک این سریال از منظر تئوری، اندیشه و ایدئولوژی تاحدودی موفق تر و در بخشی ناموفق است.
وی اضافه کرد: سوژه این سریال دموکراتیک نبوده و کاملاً اقتدارگرا و به دنبال ستیز برای خروج از رنج در بین بوالهوسی سرمایه داران است. منطق هاپزی کاملاً سرمایه داری را پنهان می کند و جامعه بدهکار را برای رقابت و جنگ به پای بازی برد و باخت پوچ می کشاند. و جامعه عرضه شده در این سریال جامعه ورشکستگان، مال باختگان و بی فایدگان است که محکوم به نابودی هستند و در این سیر نابودی رقابت برای نجات شکل می گیرد، نجاتی که منافعش برای سرمایه داری است و مزمت و هزینه هایش برای افراد جامعه گریز فردگرا خواهد بود.
وی خاطرنشان کرد: کاراکترها مقاومت و مبارز هستند و گاهی باهوش اما به سادگی تن به فریب و بازی با برد محال می دهند و این اوج طمع و شهوت انسان در عصر حاضر است که جامعه گریز هستند و حاصل فروپاشی طبقه متوسط هستند. آدم ها به طمع آزادی می جنگند اما آزادی درکار نیست و نهایت بردگی و اسارت در بین چنگان سرمایه داری و صاحبان قدرت می باشد. و بازی بازی محبوسان خویشتن خواسته است به این عبارت که اگر حتی با یک فرصت از بازی بیرون بروند و به جامعه متلاشی برگردند باز هم تمایل به قمار و بازی فردی دارند و در جهت اتحاد اجتماعی دنبال راه کار نجات نیستند.
itemprop="bestRating">5
981
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب