نشست عوامل نمایش ترور در مهر-۲؛
تمرین مشارکت مردم برای مان مهم بود
به گزارش وبلاگ آفتاب، عوامل نمایش ترور که اخیرا به اجرای عمومی خود تمام کرد، مهم ترین خصوصیت این اجرا را مشارکت مردم در انتها بندی اجرا دانستند؛ اجرایی که مقرر است در سالن های دیگر هم ادامه پیدا کند.
خبرگزاری مهر -گروه هنر-محدثه واعظمی پور-آروین مؤذن زاده-فریبرز دارایی؛ نمایش «ترور» به کارگردانی ابراهیم امینی با ۴۳ اجرا و میزبانی از ۹ هزار و ۵۲۵ مخاطب به کار خود در سالن ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایران شهر تمام کرد. این اثر نمایشی که یک درام دادگاهی است، در فضایی مشارکتی مخاطب را با خود همراه کرد و وی را در موقعیت هیئت منصفه قرار داد تا تصمیم گیری پایانی با مخاطب باشد. مهدی پاکدل، وحید رهبانی، مینو شریفی، علی محمد حسام فر، علی باقری، الهام نامی، بازیگران این اثر نمایشی بودند. ابراهیم امینی، مهدی پاکدل، وحید رهبانی، علی محمد حسام فر (بازیگر و تهیه کننده نمایش) با حضور در خبرگزاری مهر در رابطه با روندی که برای تولید و اجرای نمایش «ترور» طی شد، صحبت کردند. در قسمت اول این جلسه در رابطه با شیوه اجرایی این اثر نمایشی و علاقه ابراهیم امینی به اجراهای مشارکتی، معیارهای انتخاب بازیگران، بازی های تأثیرگذار مهدی پاکدل و وحید رهبانی، گفتگو شد. بخش دوم این گفتگو در زیر آمده است: * در اجرای نمایش «ترور» کاراکترهایی که بازیگران ایفا می کنند چالش برانگیز هستند. بازیگر علاوه بر ایفای نقش خود باید تلاش کند تا کاراکتر را در دیدگاه مخاطب به عنوان هیئت منصفه تبرئه یا محکوم کند. این وضعیت و شرایط برای شما به عنوان بازیگران نمایش تا چه اندازه چالش برانگیز بود؟
رهبانی: مهم ترین نکته برای من به عنوان بازیگر مشارکت مخاطب در تصمیم گیری پایانی اجرا بود وحید رهبانی: به عنوان بازیگر وقتی وارد می شوم خویش را آماده این مساله می کنم که مخاطب مقرر است من را به عنوان وکیل مدافع مورد قضاوت قرار دهد. مهم ترین نکته برای من به عنوان بازیگر، مشارکت مخاطب در تصمیم گیری پایانی اجرا بود. به کارم ایمان داشتم و هر شب با تماشاگران ارتباط می گرفتم و این لذتبخش بود. مهدی پاکدل: برخی شب ها که بازی ها تغییر می کرد روی حس و حال مخاطب تاثیر می گذاشت و می توانست تصمیم گیری مخاطب را تغییر دهد. * مهدی پاکدل و وحید رهبانی به سبب تجربه های مختلف تئاتری خود به خوبی نحوه برقراری ارتباط با مخاطب را می دانند و بشکلی ایفای نقش کردند که مخاطب در آخر نمایش بر ضد شخصیت هایی که ایفا کردند، تصمیم نگرفت. حسام فر: درام حقوقی ناگزیر مماس با تئاتر و درام سیاسی است و برداشت های سیاسی از آن می شود. هر جا در رابطه با درام حقوقی صحبت نماییم ناگزیر پای سیاست هم به میان می آید ابراهیم امینی: متغیرهای مختلفی برای تصمیم گیری مخاطب در نمایش «ترور» وجود داشت. پایان بندی هویت یک اثر است. پایان «ترور» باز بود و مخاطب صاحب حق و رای در نمایش بود و می توانست تصمیم گیری کند. علی محمد حسام فر: ما با تلاش بسیار نمایش «ترور» را تولید و اجرا کردیم. به عنوان تهیه کننده نمایش هم این را می گویم که روند تولید این نمایش سخت بود. یکی از علل علاقه مندی من برای تولید و اجرای نمایش «ترور» درام حقوقی بود. درام حقوقی ناگزیر مماس با تئاتر و درام سیاسی است و برداشت های سیاسی از آن می شود. هر جا در رابطه با درام حقوقی صحبت نماییم ناگزیر پای سیاست هم به میان می آید. آمار اجرای نمایش «ترور» در کشورهای مختلف دنیا مبین اینست که در اغلب کشورهای جهان شباهت آماری بین آرای هیئت منصفه وجود دارد. دلیل این شباهت ها اینست که اخلاق فایده گرا برای انسان ها خیلی قابل فهم تر است. به جهت اینکه از اخلاق فایده گرا عبور و به اخلاق فضیلت گرا یا مکتب های دیگر اخلاقی معتقد شوید، احتیاج به پشتوانه مطالعاتی عجیبی دارد. استدلال سنجش جان با جان برای آدم ها قابل فهم تر است تا این که بخواهند ابعاد فلسفی مبحث را مدنظر قرار دهند. دستگاه فکری آدم ها سنجش جان با جان را راحتتر درک می کند.
* نمایش «ترور» و کارگردانی آن فرصت این را فراهم نمود که همه شخصیت ها صحبت کنند و مخاطب در یک بستر عادلانه تصمیم گیری کند. صحنه فقط با حضور شخصیت های مرد شکل نگرفته بود و شخصیت های زن هم در روند داستان «ترور» تأثیرگذار بودند. پاکدل: نمایش «ترور» بسیار عادلانه برخورد می کرد. رهبانی: وقتی مادر من در آخر نمایش بر ضد کاراکتر من و مهدی پاکدل رای داد مبین اینست که «ترور» بستر عادلانه ای برای تصمیم گیری مخاطب فراهم نموده بود. پاکدل: برای من مهم ترین نکته این بود که این نمایش شرایط تمرین مشارکت مردم در یک تصمیم گیری گروهی را فراهم کرد پاکدل: برای من در نمایش «ترور» این که آرای نهایی مخاطب چه بود در درجه اول اهمیت قرار نداشت بلکه برای من مهم ترین نکته این بود که این نمایش شرایط تمرین مشارکت مردم در یک تصمیم گیری گروهی را فراهم نمود. حسام فر: در واقع نمایش بستر گفت و گو، بحث و تصمیم گیری را فراهم نمود. پاکدل: ۶ سال بود که روی صحنه تئاتر نرفته بودم. با وجود این که پیشنهاد دستمزدهای بالا در بعضی آثاری که اجرا شدند به من داده شده بود هیچکدام را انتخاب نکردم چونکه معتقدم تئاتر باید معترض و تأثیرگذار باشد، به این علت پیشنهاد حضور در نمایش «ترور» را پذیرفتم. تئاتر باید حرفی برای گفتن داشته باشد. تئاتر باید تأثیری در زمان معاصر خود بگذارد. وقتی نمایشنامه «ترور» را مطالعه کردم به این نتیجه رسیدم که این اثر حرفی برای گفتن دارد و می توانم در این اجرا تأثیرگذار باشم. ذات تئاتر اینست. نخستین حرفی که به ابراهیم امینی زدم این بود که نمایش «ترور» همچون آثاری است که وقتی روی صحنه تمام می شود تازه در ذهن مخاطب آغاز می شود. همه مخاطب ها در فضای ذهنی خود به بررسی تصمیم گیری خود می پرداختند و این واکنشی بود که مخاطبان در فضاهای مختلف نشان دادند. این که مخاطب پس از پایان اجرای «ترور» در رابطه با تصمیم گیری خود گرفتار تردید می شد، جایزه ما بود که یعنی کارمان را به درستی انجام دادیم.
رهبانی: نکته جالبی که در اجرای «ترور» صورت گرفت این بود که همانند زمان محدود و کم کاراکتر سرگرد کخ برای سرنگون کردن یا نکردن هواپیما، مخاطب هم زمان کمی را برای تصمیم گیری در اختیار داشت تا تصمیم درست را اتخاذ کند. حسام فر: به این علت بود که بعضی از مخاطبان ۲ بار به تماشای نمایش نشستند. رهبانی: دقیقاً، به جهت اینکه تردیدهای خویش را برطرف کنند و فرصت بیشتری برای گرفتن تصمیم درست به خود بدهند. معتقدم نمایش «ترور» مبین اتخاذ تصمیم های دشوار در زندگی است. وقتی در پشت صحنه صدای گفت وگوهای مخاطبان را در رابطه با چگونگی تصمیم گیری خود می شنیدم به این نتیجه رسیدم که تئاتر باید این گونه رفتار و مخاطب را درگیر خود کند. پاکدل: این اتفاق ها نشان می داد که ما در کارمان موفق شده ایم. رهبانی: این که میزان رای های مثبت یا منفی تا چه اندازه بود اهمیت خاصی نداشت بلکه مهم این بود که مخاطب خویش را موظف به تصمیم گیری در کنار دیگران می دانست. این وضعیت برای من به عنوان بازیگر نمایش بسیار جذاب بود. پاکدل: مخاطب حرف های کاراکترهای مختلف نمایش «ترور» را شنیده بود و باید برای سر انجام آنها تصمیم گیری می کرد و این قرارگرفتن در یک تصمیم گیری گروهی وضعیت خاص و متفاوتی بود که در اجرای این اثر نمایشی رقم خورد. * درام های دادگاهی تمهیداتی را مدنظر قرار می دهند تا ایجاد روایت برای مخاطب کسل کننده نباشد. شما چه تمهیدی را مدنظر قرار دادید تا مخاطب وارد جریان اصلی شود؟ چونکه حدود ۲۰ دقیقه طول می کشید تا مخاطب درگیر ماجرای اصلی شود و اگر تمهیدی در نظر گرفته نمی شد می توانست همراهی مخاطب را مختل کند.
امینی: معتقدم باید در اجرای یک تئاتر پایان بندی به درستی شکل بگیرد. در نمایش «ترور» این صورت گرفت و هر چه از زمان اجرا می گذشت ماجرا مهیب تر و سنگین تر می شد امینی: در دراماتورژی متن «ترور» بخشهایی از متن اصلی را حذف کردیم چونکه اگر قرار بود نمایشنامه اصلی را اجرا نماییم بیشتر از ۲ ساعت به طول می انجامید. پاکدل: شاید هم به ۳ ساعت می رسید. امینی: اجرای «ترور» تا پیش از رای گیری ۷۵ دقیقه بود و با بخش رای گیری به ۹۰ دقیقه می رسید. بخشهایی را که حذف کردیم متعلق به نیمه اول متن بود چون این نگرانی را داشتیم که بخش اول برای مخاطب کسل کننده شود. بخشهایی از متن را هم در فرآیند تمرین حذف کردیم. یعنی در ابتدا یک متن دراماتورژی شده تهیه کردم و این متن هم در فرآیند تمرین ها کوتاه تر شد. تمهید دیگری که در نظر گرفتم بالابردن ضرباهنگ بود، یعنی ضرباهنگ بیان دیالوگ ها در نیمه اول نمایش بالاتر از نیمه دوم نمایش بود. دوست داشتم حتی در دقایق اولیه نمایش دیالوگ ها یک رفت و برگشت پینگ پنگ وار داشته باشند. در اجرا به بازیگران یادآوری می کردم که دیالوگ ها در این بخش گاهی آنقدر سریع بیان شوند که حتی مخاطب از آنها جا بماند چونکه ایرادی نداشت آنقدر تند تند دیالوگ ها را بیان کنند که مخاطب بعضی از آنها را نشنود. متن «ترور» خصلتی دارد که برخی نکات را تکرار می کند در نتیجه ضرباهنگ تند چند موفقیت داشت. یک دستاوردش کنترل ریتم کار بود. موفقیت دیگرش هم کیفیت بازی بود. معتقدم برخی ایرادهای بازیگری در بعضی آثاری که دیده ام در ضرباهنگ کند اتفاق می افتد، یعنی وقتی بازیگر زمان زیادی برای بیان دیالوگ در اختیار دارد این اتفاق رخ می دهد ولی وقتی رگباری دیالوگ ها را بیان می کند روی جنس بازی اش هم تاثیر می گذارد. خصوصیت نمایش «ترور» این بود که هر چه از مدت زمان اجرا می گذشت مهیب تر می شد. به سبب این خصلت، در ۲۰ دقیقه اول گزارش هایی را به مخاطب عرضه می دادیم تا وارد جهان نمایش شود ولی هر چه می گذشت بیشتر در معرض قضاوت و کار قرار می گرفت و کاراکترها برایش دارای ابعاد و زنده می شدند. معتقدم پایان بندی نمایش «ترور» معرکه بود چون باید در اجرای یک تئاتر پایان بندی به درستی شکل بگیرد. در نمایش «ترور» این صورت گرفت و هر چه از زمان اجرا می گذشت ماجرا مهیب تر و سنگین تر می شد. البته قبول دارم که مخاطب باید دقایق اولیه اجرای «ترور» را صبورتر و با حوصله بیشتری تماشا می کرد. شاید اگر بخش های بیشتری را از متن حذف می کردیم اختلالی در فهم مخاطب ایجاد می کرد که اتفاق نادرستی بود. * صحنه نمایش یک دادگاه بود و این امر جای زیادی برای ایده پردازی در طراحی صحنه نمی گذاشت. ولی به سبب کیفیت نامطلوب مواد به کار گرفته شده در ساخت دکور، صحنه کیفیت بصری لازم را نداشت.
امینی: به عنوان مخاطب هم تجربه خوبی از سالن های قاب عکسی ندارم و معمولا بهترین تئاتری هایی که دیده بودم در بلک باکس بوده است چون اجراها و جنس بازی ها در بلک باکس مدرن تر است امینی: در طراحی صحنه کاملا مینی مال رفتار کردیم تا خیلی خارج از قواعد یک درام دادگاهی رفتار نکنیم. به خاطر شرایط مالی نتوانستیم از متریال مطلوب مدنظرمان استفاده نمائیم ولی در اجرای دوباره نمایش «ترور» ممکنست در صحنه و متریال مان تغییراتی ایجاد نماییم. * اجرا در بلک باکس برای نمایش «ترور» با شیوه اجرای مشارکتی، بسیار مناسب تر بود. اجرا در سالن ناظرزاده که دارای استیج است شرایط مناسبی را برای این نمایش مشارکتی فراهم نکرد. فضای بلک باکس در اجرای چنین اثری چه به لحاظ مشارکت مخاطب و همینطور در طراحی صحنه و میزانسن ها تاثیر مثبت بسیار زیادی دارد. امینی: دقیقا. در ابتدا سالن ایده آل من برای اجرای نمایش «ترور» سالن سمندریان تماشاخانه ایران شهر بود اما به سبب پر بودن جدول اجرای سالن تا نیمه دوم سال جاری و باتوجه به درگیری بازیگران در پروژه های تصویری، تصمیم گرفتم در نیمه اول سال و در سالن ناظرزاده «ترور» را روی صحنه ببرم. به عنوان مخاطب هم تجربه خوبی از سالن های قاب عکسی ندارم و معمولا بهترین تئاتری هایی که دیده بودم در بلک باکس بوده است چون اجراها و جنس بازی ها در بلک باکس مدرن تر است ولی از وقتی سالن ناظرزاده برگزیده شد به این فکر کردم که بر این سختی و دلچسب نبودن سالن غلبه کنم. ایده استفاده از نمایشگر، میکروفن ها و ورود و خروج های بازیگران از کنار مخاطبان به این علت شکل گرفت، شاید اگر نمایش را در بلک باکس اجرا می کردیم دیگر از نمایشگر و میکروفن استفاده نمی کردم. نگران بودم که مشارکت در اجرا شکل نگیرد که خوشبختانه این گونه نشد. در تمرین ها مدام در رابطه با بازی کردن برای اندازه نزدیک صحبت می کردیم. * اگر در بلک باکس اجرا می کردید شاید مخاطب حتی وارد صحنه شما می شد و فضای برای حضورش در مشارکت بیشتر بود. امینی: بله، شاید برای اجراهای بعدی «ترور» در طراحی، تجدید نظر نماییم اما حقیقت اینست که بلک باکس های ما دارای ظرفیت بالای پذیرش مخاطب نیستند و کوچک هستند. گروه نمایش «ترور» باید هزینه های خویش را از راه فروش گیشه تأمین کند بدین جهت برای اجراهای بعدی هم به فکر سالن بزرگ و با ظرفیت صندلی بیشتر هستیم.
پاکدل: گویا در این چند سال اخیر که تئاتر با صنعت و تجارت مرتبط شده همه چیز نامحترم شده است. ۲ یا ۳ گروه همزمان در یک سالن اجرا می کنند، اتاق و فضای مناسب در اختیار گروه ها نیست پاکدل: با علم به این که تماشاخانه ایران شهر جزو سالن های محترم و حرفه ای تئاتر است ولی گویا در این چند سال اخیر که تئاتر با صنعت و تجارت مرتبط شده همه چیز نامحترم شده است. ۲ یا ۳ گروه همزمان در یک سالن اجرا می کنند، اتاق و فضای مناسب در اختیار گروه ها نیست. در دوره ای فضای کافی برای تئاتر نبود در نتیجه به این مساله ها فکر نمی کردیم ولی هم اکنون که سالن های تئاتری بیشتر شده است چرا با احترام نسبت به تئاتر و گروههای تئاتری برخورد نمی گردد. بعضی مواقع فکر می کنم که دیگر در این شرایط سنی و وضعیت تئاتر نباید درگیر جزئیات بدیهی شویم، این که برای داشتن یک نور اسپات روی صحنه باید چندین نفر را دید و رضایت آنها را جلب کرد. متأسفانه با ایده آل ها خیلی فاصله داریم و اگر منتظر رسیدن به ایده آل ها باشیم تا کار نماییم شاید هیچ وقت شرایط فراهم نشود. همه می دانیم که چه شرایطی باید فراهم می شد تا «ترور» در بهترین وضعیت خود اجرا شود اما اجرایی که سپری کردیم ماحصل شرایط و امکاناتی بود که برای مان برقرار شد و ما هم کوشیدیم به خلاقانه ترین شکل ممکن از آنها استفاده نمائیم. حسام فر: البته جا دارد از مجموعه دوستان تماشاخانه ایران شهر قدردانی نماییم چونکه تعامل خوبی با ما داشتند. پاکدل: من در طول زندگی تئاتری ام حتی به عنوان مخاطب هم به برخی سالن های تئاتری نرفته ام چونکه رفتارشان با گروه ها، مخاطبان و به صورت کلی تئاتر توهین آمیز است. دلیل این که در جشنواره فیلم کن با لباس رسمی حضور پیدا می کنند بدین سبب است که معتقدند که جشنواره سبب ارتقای شهر کن شده است و به این علت باید به هنر سینما و جشنواره احترام بگذارند. تئاتر در ایران هم در دورانی محترم بود ولی به مرور زمان شرایط تغییر نمود.
* آقای رهبانی به فکر کارگردانی باردیگر در تئاتر نیستید؟ رهبانی: فعلا مورد جدی برای کارگردانی تئاتر مدنظرم نیست ولی همیشه دغدغه کارگردانی را دارم. *واقعا حیف است که مهدی پاکدل و وحید رهبانی که از دوران طلایی تئاتر در دهه ۷۰ در تئاتر درخشیدند حضور مستمر در این حوزه نداشته باشند. مجموعه تئاتر شهر دوران طلایی خویش را با مدیریت حسین پاکدل تجربه کرد؛ دوران درخشانی که آقای پاکدل به هنرمندان جوان فرصت حضور و اجرا داد. هنرمندانی که درخشیدند و حالا در تئاتر ایران دارای جایگاه خاصی هستند. آقای پاکدل زمانی انبار گازوئیل مجموعه تئاتر شهر را در اختیار وحید رهبانی و گروهش قرار داد که گروه آن فضا را به تالار نو تبدیل و نمایش درخشان «کرگدن» را در آن اجرا کرد. همینطور در دهه ۷۰ به حامد محمدطاهری فرصت داد تا نمایش «سیاه ها» را تمرین و اجرا نماید که مهدی پاکدل هم در آن اثر حضور داشت؛ اجرایی که در خاطره ها ثبت شده است. واقعاً دورانی طلایی با مدیریت حسین پاکدل در تئاتر شهر تجربه شد که تکرارشدنی نیست. رهبانی: باور دارم تئاترمان به سمت صنعتی شدن می رود آن هم از مسیر اشتباهش رهبانی: همانطور که مهدی پاکدل اشاره نمود، من هم باور دارم تئاترمان به سمت صنعتی شدن می رود آن هم از مسیر اشتباهش. در آن دوران ما ۲ سال درگیر تمرین و اجرای یک اثر نمایشی می شدیم و دستمزدی نمی گرفتیم. *برای تمرین ها بامداد وارد سالن و شب از سالن خارج می شدند. رهبانی: واقعاً این گونه بود اما آیا حالا میتوان از دیگران توقع داشت ۲ سال تمرین کنند و در نهایت هم پولی وجود نداشته باشد. پاکدل: در تئاتر فقط به این که کار را دوست داشتیم فکر می کردیم و بدون دستمزد خاصی ماه ها تمرین می کردیم تا به اجرا برسیم.
itemprop="bestRating">5
27
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب