در موزه سینما مطرح شد؛
روایت یک منتقد از کارگردانی که کوه یخ است
وبلاگ آفتاب: نمایش نسخه مرمت شده 2 فیلم اون شب که بارون اومد و تهران پایتخت ایران است ساخته کامران شیردل، چهارشنبه هشتم آذر در سالن فردوس موزه سینما اجرا شد.
به گزارش وبلاگ آفتاب به نقل از روابط عمومی موزه سینما، نمایش نسخه مرمت شده ۲ فیلم «اون شب که بارون اومد» و «تهران پایتخت ایران است» ساخته کامران شیردل با حضور خسرو دهقان چهارشنبه هشتم آذر در سالن فردوس موزه سینما اجرا شد.
خسرو دهقان نویسنده و منتقد سینما در آغاز صحبت های خود با اعلان اینکه «من طرفدار آن گروهی نیستم که می گویند به خود اثر باید توجه داشت و نه سازنده آن»، اظهار داشت: یک اثر حاصل اندیشه و تفکر است بنا بر این باید ابتدا درباره ی خود سازنده، زندگی و سپس به تحصیلات و فیلم ها گفته شود.
وی در ادامه درباره ی کامران شیردل بیان کرد: شیردل مثل کوه یخ است بدین سبب شناخت از او آن چه که عیان است کم است و وقتی از او نام می بریم شاید یکی دو فیلم را به یاد می آوریم، این در صورتیکه او بیش از ۱۰۰ فیلم دارد که حدود ۲۰ اثر آن مستند و بقیه آثار و فیلم های او صنعتی است اما همگی بسیار باارزش هستند. او حالا ۸۴ ساله است و پدر و مادر تحصیل کرده ای داشته و یکی از دلیلهای ورود او به حوزه صنعت این بوده که پدرش کارخانه قند داشته و او با پدر به این مکان رفت و آمد داشت. البته پدرش دوست داشت او مهندس شود اما او وارد سینما شد.
این منتقد سینما افزود: شیردل از هنرمندان بی حاشیه است و یکی از استثنایی ترین فیلمسازانی است که محصول عشق و غریزه نیست بلکه محصول درس و دانشگاه است. پیش از ورود به دانشگاه دستی بر نقد هم داشته و وقتی ۱۸ ساله بود پدرش او را برای تحصیل معماری به ایتالیا فرستاد اما مهندسی را کنار می گذارد و بدنبال سینما می رود و در مدرسه سینمایی رم تحصیل می کند و برای فارغ التحصیلی مستند «آینه ها» را می سازد.
دهقان با اشاره به تاثیرات تحصیل در ایتالیا روی این هنرمند اظهار داشت: در روزگاری که او به تحصیل می کرد جنگ جهانی دوم تمام شده بود اما اثراتش باقی مانده بود. او با بزرگانی مانند فلینی و خیلی های دیگر هم نشین بود و نئورئالیسم را آموخت. در آن زمان فقر، بیکاری، بیچارگی زیاد بود بنا بر این در آن دوران موضوع فیلم ها بیشتر مردم عادی بود و از جانب دیگر چون ذهن فیلمسازان ایتالیایی دنبال حقیقت بود، رئالیسم مورد توجه قرار گرفت و مکتب جدیدی به نام نئورئالیسم شکل گرفت که می خواست بگوید ما بیشتر به واقعیت توجه می نماییم و به مردم فرودست می پردازیم. کامران شیردل در این فضا به سمت مردم می رود از سمت دیگر تجهیزات هم از حالت ثابت به دوربین های روی دست تبدیل می شود. البته باید در نظر داشته باشیم که اگر کامران شیردل به کشور دیگری می رفت اساسا فضای فیلم هایش متفاوت می شد.
این مدرس سینما به تنوع فیلم های کامران شیردل اشاره نمود و توضیح داد: او یک فیلم داستانی به نام «صبح روز چهارم» با سرمایه خودش ساخت که فروش زیادی نداشت و پس از آن وارد مستند می شود و بعد هم از او دعوت می شود و وارد کارخانه پیکان شود که مسیر زندگی او تغییر می کند.
وی افزود: در نئورئالیسم استادانش می گفتند برای این مکتب نباید به سراغ مستند بروید و باید فیلم داستانی بسازید اما کامران شیردل به این راه کشیده شد و از او خواسته شد تا مستند بسازد. باید به این مساله توجه کرد که پشت نئورئالیسم حقیقت یابی است. علت این که در «اون شب که بارون اومد» بجای آن، اون در نظر گرفته شده این است که شیردل قصد داشته به مخاطب عام نزدیک شود. «وریسم» یک مکتب در ایتالیا است و در آن باز هم تاکید بر این است که حقیقت ناب در این مکتب است و ریشه حقیقت یابیِ نئورئالیسم است. باید به این نکته اشاره نمود که دوران رسمی نئورئالیسم تمام می شود اما جسته و گریخته راهش در دیگر کشورها ادامه پیدا می کند.
دهقان درباره ی نوع فیلمسازی و مستندسازی های این هنرمند نیز اظهار داشت: شیردل در فیلم هایش تاکیدها و تکرارهای بسیاری دارد و این تکرار قسمتی از ساختمان اصلی فیلم های او است تا آنجا که حتی به یک موضوع کوچک بسیار تاکید می کند.
وی اضافه کرد: وی در فیلم پیکان کار عجیبی انجام داده است و در این اثر صدایی جز چرخدنده های پیکان شنیده نمی شود و مانند موسیقی فیلم می شود و مودبانه نه تعریف می کند از کسی و نه کسی را تخریب می کند و در حقیقت او نمی توانست با آن سیستم درگیر شود و بسیار زیرکانه با شرایط برخورد می کرده است.
در نمایش مستندهای کامران شیردل در موزه سینما که توسط فیلمخانه ملی ایران اصلاح و مرمت شده است ژرژ پطروسی، لیلی گلستان، حسن آقاکریمی و اعضای باشگاه مخاطبان موزه سینما حضور داشتند.
منبع: وبلاگ آفتاب
itemprop="bestRating">5
335
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب