وبلاگ آفتاب
ایزابلا روسلینی از مادر می گوید؛

گرامیداشت یاد اینگرید برگمن در چهلمین سال درگذشتش

گرامیداشت یاد اینگرید برگمن در چهلمین سال درگذشتش

به گزارش وبلاگ آفتاب، به مناسبت چهلمین سالگرد درگذشت اینگرید برگمن در روزی که هم روز تولد و هم درگذشت وی است، دختر هنرمندش ایزابلا روسلینی یاد وی را زنده کرده است.



به گزارش وبلاگ آفتاب به نقل از پیپل، برای خیلی از مردم جهان اینگرید برگمن یک ستاره محبوب سینما بود؛ بازیگر برنده ۳ جایزه اسکار و ستاره فیلم هایی چون «کازابلانکا»، «قتل در قطار سریع السیر شرق» و «بدنام»، اما برای ایزابلا روسلینی، برگمن «مامان» بود.
ایزابلا روسلینی که خود به تنهایی یک ستاره و یک چهره شناخته شده دنیای سینما و هنر است، با عشق، احترام و درکی تکامل یافته به چهلمین سالگرد درگذشت مادرش نگاه می کند. اینگرید برگمن که ۲۹ آگوست ۱۹۱۵ متولد شده بود، ۲۹ آگوست ۱۹۸۲ درحالی که ۶۷ سال داشت از دنیا رفت.
روسلینی نوشته است: اگر می توانستم به مامان چیزی بگویم، می گفتم متشکرم. من هر روز به او فکر می کنم. وقتی کسی از دنیا می رود رابطه با آن شخص در آن لحظه که رفته است باقی می ماند و اغلب تکامل پیدا نمی کند، اما برای من - با نقل قولی از «کازابلانکا» - «هر چه زمان می گذرد» متوجه می شوم که مامان را حتی بیشتر درک می کنم و تحسینم برای او بیشتر می شود.
ایزابلا روسلینی اضافه کرد: نه تحسین به عنوان یک بازیگر. این همیشه وجود داشت؛ بلکه به عنوان یک انسان. من فهمیدم او چقدر سخت مبارزه کرد.
وی به عشق مادرش و پدرش روبرتو روسلینی کارگردان در سال ۱۹۵۰ اشاره می کند و این که چه سروصدایی در روزنامه ها برانگیخت برای اینکه برگمن هنوز از پتر لیندستروم جدا نشده بود و این خشم به آمریکا رسید و حتی سنای آمریکا مقابل برگمن موضع گیری کرد.
روسلینی افزود: اما او موضع خودرا حفظ کرد و گفت این مردی است که می خواهم با او ازدواج کنم و در آینده ۳ فرزند از او داشته باشم. او همین کار را هم کرد و از پدرم صاحب ۳ فرزند شد و من فکر می کنم همه اینها واقعا اعجاب انگیز است.

روسلینی که حالا ۷۰ ساله است یادآوری می کند درست زمانی که کار هنری خودش را شروع کرد، مادرش را از دست داد. وی اظهار داشت: نخستین بار سال ۱۹۸۲ روی جلد مجله «ووگ» رفتم و این درست همان سالی بود که مادرم فوت کرد و هیچ گاه موفقیت مرا به عنوان یک بازیگر ندید. وقتی فرزندانم به دنیا آمدند و زمانی که مادربزرگ شدم هم او را در کنارم نداشتم.
وی در ادامه اضافه کرد: همیشه مادرم را دوست داشتم. هیچ گاه از او انتفاد نکردم. او همیشه بسیار مستقل و قوی بود و فکر می کنم این خاصیت را از آنجا داشت که یتیم بود و مادرش را در ۲ سالگی و پدرش را وقتی ۱۴ ساله بود از دست داد. بنابر این او باید روی پای خودش می ایستاد. در سوئد به دنیا آمده بود و وقتی «گاربو» درحال بازنشسته شدن بود، او را استخدام کردند تا به هالیوود بیاید.
وی همین طور به ماجرای زمانی می پردازد که به مادرش پیشنهاد شد تا فیلم سوئدی با نام «میان پرده» را که سال ۱۹۳۶ تولید شده بود با نخستین بازی اش در سال ۱۹۳۹ برای هالیوود، باردیگر بازی کند.
روسلینی تصریح کرد: تهیه کننده دیوید او سلزنیک به مادرم گفت «خوب حالا باید تو را به شخصیتی پیچیده تر بدل نماییم و باید مدل ابروهایت را تعییر بدهیم و این کار و آن کار را بکنیم» و مامان گفت بطور کل اجازه نمی دهد. او گفت «من یک سابقه بزرگ کاری در سوئد دارم و ۱۱ فیلم ساخته ام و متاهل هم هستم و یک دختر دارم و از قبل شناخته شده هستم و قرار نیست خودم را تغییر بدهم.»
وی اظهار داشت: مامان درست مثل یک وایکینگ اسکاندیناویایی این انرژی فیزیکی را داشت و وقتی راه می رفت حس می کردم همیشه پشت سر او هستم و اهتمام می کردم به او برسم. دختر خود من «الترا» هم همین طوری است و مثل مامان قد بلند و قوی است و من همیشه پشت سرش هستم و حس می کنم امروز هم اهتمام دارم به مامان برسم.

روسلینی اضافه کرد: واقعاً می خواهم به او بگویم که می دانم چقدر کار کردن دشوار است و او هم مثل من از این که کار می کرد و از ما دور بود احساس گناه می کرد؛ اما من به دخترم می گویم نه احساس گناه نکن چون تو الگوی فرزندانت هستی و استقلال اول از همه با استقلال مالی به دست می آید.
وی افزود: یادم است در هنگام فیلمبرداری ها اطرافیان می گفتند مادرت سر کار است و تو احساس تنهایی می کنی و من می گفتم بله احساس تنهایی می کنم، اما مامان تو به من یک هدیه دادی و آن قدرت تعیین سرنوشت خودم بود.
روسلینی تنها به این شکل به مادرش ادای احترام نمی نماید. او یک مزرعه ۲۸ هکتاری در اطراف نیویورک را به یاد مادرش طراحی نموده و در آن یک میدان ایتالیایی، سالن نمایش، کارگاه و مزرعه کشاورزی دایر کرده و سال پیش یک مسافرخانه هم به آن افزود.
او می گوید اتاق ها بسیار شخصی هستند و یک اتاق به پدرم اختصاص داده شده که کلاه های ایمنی ماشین های مسابقه اش را در آن جمع کرده ام. اتاق دیگری به دیوید لینچ (همسر سابقش) اختصاص دارد و یکی دیگر هم به «جوجه هایم» و البته یکی هم مخصوص مادر است با کلکسیون کلاه هایش. مامان همیشه این اطراف می پلکد.
ایزابلا روسلینی به زودی با نمایشی به عنوان «لبخند داروین» روی صحنه دیده می شود.

1401/06/09
07:24:33
itemprop="bestRating">5
500
تگهای خبر: بازی , جهان
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۲
Aftablog

aftablog.ir - مالکیت معنوی سایت وبلاگ آفتاب متعلق به مالکین آن می باشد