كشف ارتباط بین موسیقی و علم
به اعتقاد فعالان عرصه موسیقی علمی، میان علم و موسیقی ارتباط عمیقی وجود دارد که تلفیق این دو با هم علاوه بر آنکه به جنبههای زیبایی شناسی موسیقی منجر خواهد شد، دستاوردهای بی نظیر تولید محتوای موسیقی را برای موسیقیدانان به دنبال دارد.
بیژن نوروز موسیقیدان، نوازنده و مدیر یکی از شرکت های استارت آپ های فعال در حوزه موسیقی علمی و نجومی در گفت و گو با ایسنا گفت: برخی بر این باور هستند که موسیقی و علم کاملاً با هم در تضادند و برخی دیگر علم و موسیقی را زوجی جدایی ناپذیر می دانند ولی مطالعه فعالیت افرادی چون آنت لاو، کارولین اسکات، اویل هیرست و تام گرین نشان از ارتباط عمیق و اسرارآمیز موسیقی و علم دارد.
وی افزود: البته این گفته به مفهوم این نیست که بگویم پرداختن به علم سبب بهتر شدن افراد در زمینه موسیقی می شود یا بالعکس، اما از مقایسه این دو باهم در می یابیم که هر دوی این رشته ها مملو از خاصیت های مختص به خود هستند، اما ارتباط این دو رشته با هم می تواند تاثیر به سزایی بر روی محتوای اثر داشته باشد.
موسیقی به منزله ریاضیات
نوروز با اشاره به نظریه "موسیقی تحلیل و استفاده از الگوهای موسیقی" تصریح کرد: این نظریه با وقفه های بین نت ها، نظم موزونی که نت ها در آن نمود پیدا می کنند و غیره سروکار دارد. برای مثال وقفه C تا G یک وقفه پنجم است مانند دو نت اول موسیقی فیلم جنگ ستارگان. ترکیب C، GوE به ما یک هارمونی معین و پایدار از C ماژور می دهد. استفاده از نظریه ی موسیقی بجای برگزیدن تصادفی نت ها تا رسیدن به آنچه خوب به نظر می آید، درست ما را بمنظور موسیقایی که می خواهیم، هدایت می کند.
وی افزود: برخی افراد، به ویژه آهنگسازان دانش گسترده ای نسبت به نظریه موسیقی دارند. باقی افراد این نظریه را بیشتر به صورت ضمنی درک می کنند و این امر طی سال ها به صورت پیوندی درونی بین آنچه می شنوند و آنچه بر ابزارهای موسیقی خود اعمال می کنند، بنا شده است. اما بیشتر افراد اندکی از هر دو مورد را دارند.
این فعال حوزه موسیقی علمی اشاره کرد: این نظریه صد در صد علمی نیست، اما می توان با شمارش آهنگ موزون و غیرمعمول، نقش هارمونیکی از نت های خاصی در سیمها از آن استنباط کرد و حسی کاملاً ریاضیاتی داشت.
موضوع تنها الگوها نیستند
نوروز تصریح کرد: شاید دلیل باور برخی افراد در خصوص این باشد که ارتباط بین علم و موسیقی را طبیعی می دانند. دانشمندان با تحلیل الگوها مشکلی ندارند و با ریاضیات خوب کنار می آیند و آیا اینکه موسیقی تنها متشکل از ریاضیات و الگوهاست، درست است؟ خیر. در حقیقت، اگر بخواهیم با این کوته نظری به موضوع نگاه نماییم، مانند آن می ماند که نه فقط در مورد موسیقی، بلکه در مورد علم نیز گرفتار سوءتفاهم شده باشیم.
وی اظهار نمود: لازمه موسیقی تنها داشتن دانش تحلیل قواعد مختلف نیست، بلکه داشتن احساسات، خلاقیت و بصیرت نیز در این امر دخیل است. غریزه، عادت و شانس از ملزومات بکار بستن عملی نظریه موسیقی هستند.
نوروز افزود: از طرف دیگر بدون الهام بارقه اولیه در ذهن، هیچ ایده تازه ای بروز پیدا نمی نماید. دشوارترین بخش کار یافتن همین بارقه است. باقی کار فوق العاده روان پیش می رود: انجام محاسبات، جمع آوری داده ها، مانند آهنگ سازی که بعد از روزها کار کردن به بن بست می رسد، در ظاهر به صورت اتفاقی برای یک ملودی، سازی همراهی کننده انتخاب می کند.
زیبایی در هردو وجود دارد
نوروز با اشاره به ارتباط میان فیزیک و موسیقی، اشاره کرد: دوگانگی عجیبی در این دو موجود است. این دوگانگی در هسته کار، یعنی تمرین، آماده سازی، تجربیات، هفته ها محاسبه و تفکر، مستور است. این امر در تحقیق مشارکتی نیز مشهود است، حتی اگر بجای تک نوازی در گروه موسیقی بنوازیم. این دوگانگی می تواند سبب انزوا یا عدم اعتمادبه نفس شود.
وی وجود دوگانگی "خصوصی/همگانی" بودن را از خاصیت های علم و موسیقی دانست و اظهار داشت: در هر دو زمینه توجه بیشتر بر روی بهداشت روان معطوف است، ضمن آنکه در هر یک از این زمینه ها لذتی نهفته است که برگرفته از کنار هم قرار گرفتن قطعات از جنبه های زیبایی شناختی است.
نوروز افزود: شاید برخی افراد به جوانب تحلیلی و رمزگشایی الگویی علم و موسیقی علاقمند باشند. اما این ارتباط پیچیده تر و عمیق تر از تصور است.
itemprop="bestRating">5
1225
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب